پنج شنبه 29 خرداد 1392برچسب:, :: 23:58 :: نويسنده : love song
سخن از پیوند سست دو نام آری آری سخن عشق نشانی دارد در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز هرکسی بر حسب فکر گمانی دارد به سر رود خروشان حیات آب این رود به سرچشمه نمیگردد باز بهتر آن است که غفلت نکنیم از آغاز “ خانه ای میسازیم در بلندای بهار بر درخت احساس روی گلبرگ گل نسترنی که از آن عشق خدا می روید از احساس گل سرخ مدد می گیریم. و دل کوچکمان خشنود ز دیدار شما می گردد. پایان هر رفتن رسیدن است و ما اکنون به نقطهای رسیدهایم که آغاز یک رفتن است در این آغاز همسفر ما باشید یادتونه بچه بودیم می گفتین شاخه ای از گل یاس بوته ای از گل مریم بغلی از گل از گل سرخ همه را دسته کنیم برگیریم و بسازیم سبدی از پر طاووس سپید تا دهیم مژده بر آنان که در این بزم به ما پیوندند هم ره دلشدگان راهی میخانه شدیم قدمی رنجه کنید و در ما بگشایید طرب اینجاست بیایید که پیمانه شدیم در فراسوی بهار، ما ترا میخوانیم تا به لطف قدمت این دل کوچک ما گل به دامن بشود در انتظاریم با گل حضور خود محفل آرای سرور ما باشید حضور شما در این جمع نشانه پاکترین محبتهاست بهار را به استقبال برویم. حضورت ای دوست قدمهایمان را استوار و دلهایمان را گرم میکند عشق از زندگی کردن بهتر است و به هرآنکه دوستتر میداری بچشان که: دوست داشتن از عشق هم برتر است. در پگاه آغازین این سفر همراهمان باشید زیر پا فرش غرور در حصارش همه تکرار صفا ما در این جمع لطیف لطف دیدار تو را میطلبیم موسم نیلوفران ما شما را میخواند و ما اکنون به نقطهای رسیدهایم که آغاز یک رفتن است در این آغاز همسفر ما باشید که دراز است ره مقصد و ما نوسفریم دشت آرزوها گستراندهایم تا هر خاطرهای را به زیبایی در دلها بیاوریم که زندگی تنها یادگاری از محبت است شوق فشردن دستان شما برایمان انتظاری است شیرین پیوستن و یکی شدن را لطف حضور شما در جشن این آغازمایه شادی ما خواهد بود دل بستهایم به صبح سپید، به سپیدی بلندترین تیله خورشید دل بستهایم به زندگی، با ما باشید. ایشاا.. خوشبخت بشین حالا دعاتون مستجاب شد سایه بانش همه عشق زیر پا فرش غرور و حصارش همه تکرار صفا ما در این جمع لطیف لطف و دیدار تو را می طلبیم حضور شما در این جمع نشانه پاکترین محبتهاست در فراسوی بهار، ما ترا میخوانیم تا به لطف قدمت این دل کوچک ما گل به دامن بشود در انتظاریم با گل حضور خود محفل آرای سرور ما باشید مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما با گل وجود خود محفل آرای سرور ما باشید با نوایی از پیوند با آمدنتان هم صدایمان باشید هم ره دلشدگان راهی میخانه شدیم قدمی رنجه کنید و در ما بگشایید طرب اینجاست بیایید که پیمانه شدیم شاخه ای از گل یاس بوته ای از گل مریم بغلی از گل از گل سرخ همه را دسته کنیم برگیریم و بسازیم سبدی از پر طاووس سپید تا دهیم مژده بر آنان که در این بزم به ما پیوندند بهار را به استقبال برویم. حضورت ای دوست قدمهایمان را استوار و دلهایمان را گرم میکند پیوند جاودانه ی مهری ست در نهان پیوند جاودانه ی ما ناگسسته باد تا آخرین دم از نفس واپسین ما این عهد بسته باد خدایا به هر آنکه دوست میداری بیاموز که: عشق از زندگی کردن بهتر است و به هرآنکه دوستتر میداری بچشان که: دوست داشتن از عشق هم برتر است. مقدمتان به دیده منت یادگاری که در این گنبد دوار بماند در پگاه آغازین این سفر همراهمان باشید ما گره خواهیم زد دلها را با عشق زندگی را با مهر ما به یک آینه یک بستگی پاک قناعت داریم مقدمتان را گرامی میداریم زیر پا فرش غرور در حصارش همه تکرار صفا ما در این جمع لطیف لطف دیدار تو را میطلبیم بوی خوش وصل آمد شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی آنجا که دوست داشتن تنها کلام زندگی است. موسم نیلوفران ما شما را میخواند. بهم رسیدن یعنی آغاز با هم ماندن یعنی زندگی زندگی با عشق یعنی کامیابی که دراز است ره مقصد و ما نوسفریم دشت آرزوها گستراندهایم تا هر خاطرهای را به زیبایی در دلها بیاوریم که زندگی تنها یادگاری از محبت است شوق فشردن دستان شما برایمان انتظاری است شیرین پیوستن و یکی شدن را لطف حضور شما در جشن این آغازمایه شادی ما خواهد بود ما را در این میثاق همراه باشید پیوند جاودانه مهری است در نهان پیوند جاودانه ما ناگسسته باد تا آخرین دم از نفس واپسین ما این مهر بسته باد منجی جهان منتدار حضور شمائیم. آنها زندگی مشترک خود را جشن میگیرند با تشریف فرمائی خود سرافرازشان فرمائید دل بستهایم به صبح سپید، به سپیدی بلندترین تیله خورشید دل بستهایم به زندگی، با ما باشید. نظرات شما عزیزان:
|